صنوبر

مطالب پربازدید

  • قوانین آرامش روح و روان (5.00)
  • گام های موفقیت (5.00)
  • واقعیت زندگی (5.00)
  • مشکل ما..... (5.00)
  • ضمیر ناخودآگاه (5.00)

  • آمار

  • امروز: 14
  • دیروز: 50
  • 7 روز قبل: 112
  • 1 ماه قبل: 231
  • کل بازدیدها: 15397

  • کاربران آنلاین

  • مدرسه علميه حضرت فاطمه الزهراء سلام الله عليها آمل
  • صبا ملکوتی
  • کوثر نهاوند(مهاجر إلی الله)
  • فاطمه شبانه اراني
  • رهگذر
  • فطرس
  • rahyab moshaver
  • netware netware
  • ندا فلاحت پور
  •  
       
      سواد رسانه ای چیست؟!    

    روشن شدن هر مفهوم، قبل از هر چیزی برای درک صحیح آن مفهوم می تواند کمک کند. سواد رسانه ای مشتکل از دو عبارت است: «سواد» و «رسانه».

    برگردیم به دوران کودکی و روزهای اول مدرسه، زمانی که به مدرسه می رفتیم تا «خواندن و نوشتن» را یاد بگیریم و دیگر «بی سواد» نباشیم. در مدرسه ابتدا حروف الفبا را یاد می گرفتیم؛ یعنی نسبت به شکل حروف، صدای آنها و نحوه نوشتن آنها «دانش» پیدا می کردیم. سپس «مهارت» کنار هم گذاشتن حروف و خواندن و هجّی کردن کلمات را یاد می گرفتیم و بعد از مدتی «کاربرد» کلمات در ساختن جمله ها و خواندن و نوشتن متون مختلف را آموختیم و بدین ترتیب «باسواد شدیم»! مجموعه ای از دانش ها در کنار مهارت ها به اضافه کاربردها در کنار هم، ما را با سواد کرد. رسانه وسیله ای است که فرستنده به کمک آن پیام خود را به گیرنده منتقل می کند. رفته رفته ابزارهای ارتباطی گسترش پیدا کرد و در عصر حاضر با ظهور رسانه های چاپی و الکترونیکی، رسانه های جمعی شکل گرفتند. مهم ترین تفاوت رسانه های امروزی آن است که می توانند پیام های خود را با سرعت زیاد به طیف وسیعی از مخاطبان برسانند. همانطور که سواد خواندن و نوشتن به ما کمک می کند تا بتوانیم انواع جملات ساده و پیچیده را بفهمیم و معناهای متفاوتی از آن ها برداشت کنیم، سواد رسانه ای هم مهارتی است که با یادگیری آن می توانیم انواع رسانه ها و تولیدات رسانه ای را درک، تفسیر و تحلیل کنیم. هر رسانه مجموعه ای از نشانه های خاص خود را دارد که شناخت این نشانه ها در با سواد شدن ما نقش مهمی را ایفا می کند.

     

    موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت

    ارسال نظر »

       
      آخ له کرمانشاه    

    قطعه ای از “مسعود جلیلیان” که در راستای سوگ عزیزانی که در سانحه زلزله جان خود را از دست دادند که به تازگی منتشر شد امروز از شبکه دو سیما جمهوری اسلامی ایران منتشر شد.

    1510821704eb697a09123522dc3474107ff43cf9e5.mp4

    موضوعات: بدون موضوع, کورده واری غه می ئاخرت بیت ... زلزله منطقه کرد نشین کرمانشاهان  لینک ثابت

    ارسال نظر »

       
      کرمانشاهان تسلیت    

    آخ له کرماشان، فشار دیوار
    آخ له بغض درد، سکوت دیوار

     دیوار بچوه لا، جسمییه بی گیانه
      دیوار دل نییرید، عزیزمانه

     

     

    موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت

    ارسال نظر »

       
      خروس در سحر نماز می خواند.    

    لقمان به پسرش می گوید: «فرزندم! مبادا خروس از تو عاقل تر باشد و توجّه اش به نماز بیش از تو باشد، آیا نمی بینی که در مواقع نماز و در سحر ها بانگ می زند و حال آنکه تو خواب هستی»

    موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت

    ارسال نظر »

       
      سحر خیزی یکی از آداب رفتاری انسان عاقل است    

     همه ی معجزه های خدا یه طرف، حس درک کردن سحر و صبح یه طرف، چه حکمتی داره حتی تو چله تابستان صبح این قدر دل انگیزه. پس دوستان صبحتونو خراب نکنین بزارین این معجزه قشنگو درک کنین. 

    این یه حسه که همه کم یا زیاد درکش کردن. دین میاد حسای قشنگو مال خودش می کنه واسه همینه می گه سحر خیز باشین.

     

     

    موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت

    ارسال نظر »

       
      عرفان را باید شناخت.    

     

    عرفان را همانها می شناسند که  

    مسیر خود را از ظهور در عشق به طلوع در خون تغییر دادند… 

     

    موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت

    ارسال نظر »

       
      زندگیت را با اگر و شاید نساز.    

    ​


    هیچ کس تا به امروز، با اگر و اما و شاید به خواسته هایش نرسیده است.

    اگر واقعا خواهان #موفقیت هستید باید سلطان “بایدها” باشید، نه بنده “شایدها".

    منبع: سوخت جت

    موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت

    ارسال نظر »

       
      اشتیاق ما به فرج در تقدیر الهی تأثیر دارد.    


    ما باید باور کنیم که احساس و اشتیاق ما نسبت به امر فرج در عالم تأثیر دارد . و این همان قانون جذب است. جدا از تأثیراتی که این اشتیاق در روح و جان ما، جامعه ی ما و جهان ما می گذارد. مهم ترین اثر آن در تقدیر الهی است؟ او که تصمیم گیرنده ی نهایی برای تحقق فرج است، برای تصمیم گیری به دل های ما نگاه می کند. او تنها کسی است که می تواند میزان معرفت و محبت ما را اندازه بگیرد و بر اساس مقدار آن، مقدرات ما را بهبود بخشد.

    پس از خدا بخوایم تا اشتیاقمان به ظهور آقا افزون گردد. از خدا بخواهیم و بسیار دعا کنیم چرا که دعا قضا را بر می گرداند.  «کافی، ج2، ص470»

     

    کلیدواژه ها: احساس، اشتیاق، تقدیر، قضا، فرج، روح.
    موضوعات: بدون موضوع, انتظار  لینک ثابت

    2 نظر »

       
      انتظار    

    کلیدواژه ها: انتظار، مهدویت، نگاه، آرزو،فرج، شرمسار، عجل
    موضوعات: بدون موضوع, انتظار  لینک ثابت

    ارسال نظر »

       
      ادْعُونِي أسْتَجِبْ لَكُمْ را در زندگی به کار ببرید.    

     «وَقَالَ رَبُّكُمْ ادْعُونِي أسْتَجِبْ لَكُمْ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِينَ» آیه 60 سوره غافر

     لی سانیکولز درباره خواستن می گوید: « قدم اول ـ در رسیدن به هر چیزی ـ طلب کردن است. به جهان دستور بدهید و اجازه بدهید تا جهان از خواست شما مطلع شود. آن زمان است که به اندیشه های شما جواب می دهد.»

    منبع: روندا بایرن

     

    کلیدواژه ها: طلب، خواستن، ادعونی، استجب، اجازه،لی سانیکولز
    موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت

    ارسال نظر »

       
      اعمال انسان از افکار او نشأت می گیرد.    

     

    باب پراکتر:

    « هر چه را که در ذهنت پرورش دهی، به دست می آوری.»

     هنگامی که این فرآیند در ذهن شما جا بیفتد در عمل می توانید به عنوان ابزاری کارآمد از آن استفاده کنید اگر بتوانید به تفکر درباره ی خواسته ی خود ادامه دهید و آن را به شکل اندیشه ای غالب در ذهن خویش درآورید بدون تردید آن را به زندگی واقعی خود وارد کرده اید.

     

    منبع: کتاب راز روندا بایرن

    کلیدواژه ها: فکر، ذهن، پرورش، غالب، فرآیند، واقعی
    موضوعات: بدون موضوع, قانون جذب  لینک ثابت

    ارسال نظر »

       
      مواظب افکارتان باشید.    

     

    باب دویل:

    « قانون جذب هر چیز هم جنس خود را جذب می کند ولی نکته مهم اینجاست که به واقع داریم در سطح اندیشه ها گفتگو می کنیم.»

    قانون جذب هر چیز هم جنس خود را جذب می کند پس زمانی که به موضوع خاصی فکر می کنید شما در حال کشاندن هم جنس آن افکار به سوی خودتان می باشید .

     

    منبع: کتاب راز ، نویسنده روندا بایرن

    کلیدواژه ها: قانون، جذب، هم جنس، اندیشه، گفتگو، فکر
    موضوعات: بدون موضوع, قانون جذب  لینک ثابت

    ارسال نظر »

       
      روز پدر مبارک باد.    


    غر که زد ناراحت شدم، تلفن زنگ زد نگران شدم، رو ویلچر نشست گریه کردم، خونه نیومد دلتنگ شدم، خونه ساکت بود وقتی که نبود، بعد از یه مدت آخرش اومد، خونه شلوغ شد صداش دراومد خدا رو شکر ستون هنوز بود تکیه که زدیم خواب ما رو برد.

    کلیدواژه ها: پدر، ستون، ساکت، مهربونی، دلتنگ، شلوغ،ویلچر.
    موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت

    ارسال نظر »

       
      فاطمی ماندن را به خاطر دارید؟    


    به خاطر ذهن فراموش کارمان همه چیز را ساده گفتو رفت، درسهایش را می گویم. کسی چیزی از درسهایش را به یاد دارد؟

    کلیدواژه ها: ذهن، درس، فراموش، فاطمی، خاطر، ساده.
    موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت

    ارسال نظر »

       
      مادران فاطمی الگوی زن مسلمان هستند.    


    هنوز هم نگاه به ناشناس پشت در حرام است؟
    خانواده ها هنوز هم حسنین و زینب و ام الکلثوم دارند؟
    آیا هنوز مادر در خانه است و پدر بیرون از خانه؟
    هنوز هم نان و خرما برای افطاری هست؟
    مرد غریبه ی پشت در، هنوز منتظر است؟
    ثمره ی هر خانه، مثل باغ فاطمه است؟

    کلیدواژه ها: الگو، زن اسلامی، حرام، غریبه، افطار، منتظر.
    موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت

    ارسال نظر »

       
      ویژگی شخصیتی درونگرا ها    

     

    درون‌ گراها بیشترین انرژی شان را از خودشان و در واقع از افکارشان و در تنهایی کسب می‌کنند. درون‌گراها رادار خود را به سوی فرکانس های درونی می چرخانند زیرا بیشتر علاقه دارند در هر موقعیت دریافت ها و تجربه های خود را به کار بگیرند.

    آن‌ها بسیار کمتر از برون گرایان به دنیای بیرونی توجه می‌کنند. با این تعریف سوالی که همه ی درون‌گرایان بشکل ناخودآگاه از خود می پرسند این است :

    افراد و چیزها چه ارتباطی با من دارند؟

    ازاین‌ رو درون‌گرایان بیشتر خودمحور هستند. خودمحوری در اینجا به معنای خودخواهی نیست بلکه به معنای خودکفا و خوداتکا بودن است.

    درون‌ گرایان برخلاف برون‌ گراها توجه زیادی را به دنیای بیرون معطوف نمی‌کنند و بیشتر دوست دارند خودشان را غرق کاری کنند که به آن علاقه دارند. استقلال ذاتی آن‌ها باعث می شود رویکردی منزوی مآبانه داشته باشند و با تمرکز و ثبات قدم به کارها یا فعالیت های مورد علاقه شان بپردازند.

    به همین دلیل ممکن است از رویدادهایی که در اطرافشان در جریان است بکلی غافل شوند.

    درون‌گراها تعاملات کمتر و مفید تر را ترجیح می‌دهند و در انتخاب دوستان خود گزینشی تر عمل می‌کنند. علاوه بر این شیوه های مدیریتی درون‌گرایان هوشمندانه تر، دقیق تر و غیرمتداول تر است.

    در مورد تعاملات برون‌گراها و درون‌گراها شاید مثال باتری اتومبیل مثال گویایی باشد.
    برای برون گرایان بودن در کنار دیگران بمنزله ی  شارژ شدن باتری شان است ولی تعاملات زیاد و مداوم با دیگران باعث خالی شدن باتری درون‌گرایان می شود و آن‌ها برای شارژ مجدد باید مدتی تنها باشند.

    واقعیت این است که فعالیتی که به یک برون گرا نیرو می دهد احتمالا بر فرد درون گرا تاثیری وارونه دارد.

    یکی از داستان هایی که در کتاب «هنر سریع شناختن مردم» نوشته ی پل دی تیگر و باربارا بارون از آن یاد شده است  اینگونه است :

    زوجی را در نظر بگیرید که یکی برون گرا و دیگری درون گراست.
     آن‌ها به یک مکانی دعوت می شوند. فرد برون گرا که پیش بینی می کند در مهمانی با افراد زیادی تعامل خواهد داشت، بسیار مشتاق است تا در آن شرکت کند اما فرد درون گرا ترجیح می دهد در خانه بماند و یا شب را احتمالا با تعدادی از،دوستان نزدیکش سپری کند.

    جالب است که اکثر افراد تمایلات اینگونه را به جنسیت نسبت می‌دهند ولی در حقیقت این تمایلات افراد است که در رفتارهای آنان تأثیر می گذارند و نه جنسیت آن‌ ها.

    درون‌ گراها همانطور که قبلا اشاره شد در توسعه و پیشرفت جهان سهم کمتری را نسبت به برون گرایان ایفا کرده و می‌کنند. آن‌ها ذاتاً به موضوعات کمتری علاقه مند هستند اما نگرش و دانش آن‌ها نسبت به آن موضوعات عمیق و موشکافانه است.

    شیوه ی کارکردن درون‌گرایان نیز بسیار متفاوت است.
    آن‌ها با ریتم کندتر و یکنواخت تری کار می‌کنند و قبل از شروع به کار تمام جوانب و عواقب آن را می سنجند.

    درون‌گراها تمایل چندانی به بازگذاشتن درب اتاق خود ندارند و به اتفاقاتی که در محیط کارشان می افتد اغلب بی اعتنا هستند.

    درون‌گراها به دلیل تمایل شان به درون، کمتر در مورد افکارشان صحبت می‌کنند و زمانی می‌توان آن‌ها را به‌ درستی شناخت که به آن‌ها نزدیک شوید و از آن‌ها سؤال بپرسید. از این‌ رو درون‌ گرایان کم‌ حرف‌ تر و سنجیده‌ تر به نظر می‌رسند.

    اگر به صحبت‌های درون‌ گرایان دقت کنید، درمیابید که آن‌ها کم‌حرفی‌شان را با ویژگی دیگری جبران می‌کنند. آن‌ها معمولاً از کلمات و واژه‌های غیر متداول‌ تری استفاده می‌کنند و کیفیت صحبت شان بالاتر از کیفیت صحبت برون‌گرایان است.

    درونگراها معمولاً در جلسات و گردهمایی‌ها ترجیح می‌دهند در ساعات یا دقایق انتهایی صحبت کنند و گرچه زمان کمتری را به این کار اختصاص می‌دهند اما تأثیرگذاری حرف‌هایشان به‌مراتب بیشتر است.

    آن‌ها عادت دارند ابتدا حرف‌ هایشان را در ذهنشان بپزند و سپس آن را با دیگران در میان بگذارند.

    یکی دیگر از ویژگی‌های درون‌گرایان این است که تمایل چندانی به شناساندن خود به دیگران ندارند و به‌زحمت می‌توان از آن‌ها حرف کشید. درون‌گرایان ذاتاً سخت‌گیرتر از برون‌گراها هستند و به همین دلیل ارزش بیشتری به زندگی خصوصی خود قائل‌اند.

    از این‌ جهت است که یکی از شکوه‌های مداوم برون‌گراها از درون‌گراها این است که آن‌ها تودار، مرموز و پنهان‌ کار هستند و در یک کلمه شناختن آن‌ها دشوار است.
    ممکن است شما 90% درونگرا و 10% برونگرا باشید و یا برعکس. 

     منبع: سوخت جت

    کلیدواژه ها: سوخت جت، سؤال، تعامل، ارتباط، شخصیت، انرژی
    موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت

    2 نظر »

       
      ویژگی شخصیتی برون گراها    

     

    برون‌گراها انرژی خود را از افراد و چیزهای بیرونی میگیرند و این انرژی را به همان سمت هم متمرکز می‌کنند. برون‌گراها انسان هایی هستند که از نوعی رادار برخوردارند که آن را به سمت بیرون می چرخانند تا محیط اطراف خود را پیوسته رصد کنند و از آن انرژی بگیرند.

    این افراد از بودن در کنار دیگران انرژی می گیرند و بطور کلی بیشتر جوینده و خواهان دیگران هستند. به همین دلیل  است که برون‌ گراها معمولاً دوستان و معاشران زیادی دارند.

    این افراد توجه شایانی را به ماجراهای دنیای پیرامون معطوف می‌کنند.
    از این‌ رو تمام تلاش شان را می‌کنند تا روی یک کار تمرکز نکنند ! این کار آن‌ها البته ریشه در حواس پرتی آن‌ها ندارد، بلکه آن‌ها نیاز دارند تا با محرک های خارجی بیشتری در ارتباط باشند و انرژی بیشتری دریافت کنند.

    در محل کار برون‌گراها تمایل بیشتری برای بازگذاردن درب اتاق خود دارند زیرا می خواهند ناظر اتفاقات بیرون باشند و هیچ رخدادی را از دست ندهند.

    اگر از فرد برون گرایی بپرسید که همین الان تلفن همراهش را بیرون بیاورد و با یک نفر تماس بگیرد بسرعت این کار را انجام می‌دهند.

    شاید به همین دلیل باشد که افراد برون گرا معمولا از این موضوع گله مند هستند که چرا برخی دوستان شان به ندرت با آن‌ها تماس میگیرند.

    اگر به کودکی برون‌ گراها نگاه کنیم می‌توانیم گرایشات آن‌ها را حتی در آن زمان تشخیص دهیم. بچه های برون گرا معمولاً با بی قیدی تمام به درون موقعیت های جدید اجتماعی شیرجه می روند. آن‌ها داوطلبانه در فعالیت ها و اجتماعات متعددی نام نویسی و شرکت می‌کنند.

    نحوه ی کار برون‌گراها نیز می‌تواند اطلاعات زیادی در مورد اینگونه افراد به ما بدهد؛
    برون‌گراها معمولاً ترجیح می‌دهند سریع کار کنند و بسرعت از کاری به کار دیگر بروند. آن‌ها به واقع عملگرا هستند و نیروی محرکه ی آن‌ها اقدام و عمل است.

    این سؤال می‌تواند گرایش شما را تا حد زیادی مشخص کند :

    آیا ترجیح می دهید همزمان روی چند پروژه کار کنید؟
     یا دوست دارید روی یک پروژه متمرکز باشید؟

    جالب است که برون‌ گراها بیشترین سهم را در پیشرفت و آبادانی جهان ایفا کرده و می‌کنند. آن‌ها به وسعت و توسعه تمایل فراوانی دارند و دوست دارند که در مورد هر چیزی کمی بدانند.

    این تمایل اگر پرورش یابد می‌تواند آن‌ها را به افراد جامع الاطرافی تبدیل کند. زمانی که صحبت از پیشرفت و توسعه است بطور قطع دنیا به انسان هایی نیاز دارد که کاملا با دنیای اطراف شان آشنا باشند و بتوانند اتفاقات آینده را درک کنند.

    نقطه ضعف اکثر برونگراها سطح دانش و آگاهی شان است چون بسیاری از مسائلی که در ذهن شان وجود دارد آنچنان عمیق و تخصصی نیست.

    نحوه ی فکر کردن برون‌گراها نیز بسیار جالب است، آن‌ها عادت دارند با صحبت کردن فکر کنند. به بیانی دیگر آن‌ها افکارشان را با صدای بلند بیان می‌کنند. این افراد تمایل زیادی دارند که ابتدا صحبت کنند و سپس به صحبت‌هایشان فکر کنند.

    این تمایل است که باعث می شود افراد برون گرا معمولاً به نسنجیدگی و پرحرفی متهم شوند.

    موضوع مهم دیگری که شما را در شناخت از خود و البته سایر افراد در زمینه ی برونگرایی راهنمایی می کند این است تا چه حد اجازه می دهید دیگران شما را بشناسند ؟

    برون‌گراها معمولاً اطلاعات و منابع بیشتری از خود را با دنیای بیرون در میان می گذارند و برای شناختن آن‌ها لازم نیست سوالات سخت و پیچیده ای را از آن‌ها بپرسید. در واقع برون گرایان بواسطه ی هم صحبت شدن با شما خودشان را به شما می شناسانند.

    منبع: سوخت جت

    کلیدواژه ها: سوخت جت، گرایش ،ارتباط، درون گرا، کودک
    موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت

    ارسال نظر »

       
      باور داشته باش که...    

     

    1- هر چالشی فرصتی برای رشد و پیشرفت است.

    2- شما نتیجه افکاری هستید که تا کنون داشته اید.

    3- اگر به همان عادت های قدیمی ادامه دهید, زندگی تان بهتر از این نخواهد شد.

    4- تا زمانی که دیگران را مسبب ناکامی های خود بدانید, هرگز موفق نخواهید شد.

    5- اگر می خواهید بهترین ها را دریافت کنید, باید باور داشته باشید که سزاوار بهترین ها هستید.

    منبع: سوخت جت.

    کلیدواژه ها: نتیجه، افکار، عادت ، قدیمی، ناکامی.
    موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت

    ارسال نظر »

       
      تئوری سوسک در توسعه شخصی    

     

    در یک رستوران، یک سوسک ناگهان از جایی پر می زند و بر روی یک خانمی می نشیند. آن خانم از روی ترس شروع به فریاد زدن می کند. او وحشت زده بلند می شود و سعی می کند با پریدن و تکان دادن دست هایش سوسک را از خود دور کند.

    واکنش او مسری بود و افراد دیگری هم که سر همان میز بودند وحشت زده می شوند. بالاخره آن خانم موفق می شود سوسک را از خود دور کند.

    سوسک پر می زند و روی خانم دیگری نزدیکی او می نشیند. این بار نوبت او و افراد نزدیکش می شود که همین حرکت ها را تکرار کنند!

    پیش خدمت به سمت آن ها می دود تا کمک کند در اثر واکنش های خانم دوم، این بار سوسک پر می زند و روی پیش خدمت می نشیند. پیش خدمت محکم می ایستد و به رفتار سوسک بر روی لباسش نگاه می کند. زمانی که مطمئن می شود، سوسک را با انگشتانش می گیرد و به خارج رستوران پرت می کند.

    آیا سوسک باعث این رفتار عصبی شده بود؟

    اگر اینطور بود، چرا پیش خدمت دچار این رفتار نشد؟

    چرا او تقریباً به شکل ایده آلی این مسئله را حل کرد، بدون این که آشفتگی ایجاد کند؟

    این سوسک نبود که باعث این ناآرامی و ناراحتی خانم ها شده بود، بلکه عدم توانایی خودشان در برخورد با سوسک موجب ناراحتیشان شده بود.

    من فهمیدم در زندگی نباید واکنش نشان داد، بلکه باید پاسخ داد.

    آن خانم به اتفاق رخ داده واکنش نشان داد، در حالی که پیش خدمت پاسخ داد.

    واکنش ها همیشه غریزی هستند، در حالی که پاسخ ها همراه با تفکرند.

    نحوه واکنش های ما به مشکلات و نه خود مشکلات است که می تواند در زندگی بحران ایجاد کند. این مفهوم مهمی در فهم زندگی است. آدمی که خوشحال است به این خاطر نیست که همه چیز در زندگیش درست است. او به این خاطر خوشحال است که دیدگاهش نسبت به مسائل درست است.

    موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت

    ارسال نظر »

       
      غول چراغ جادوی ذهن    

     

    یک لحظه چشمانتان را ببندید تصور کنید هرآنچه را که در ذهن بتوانید تصور کنید، در واقعیت پدیدار میشود…
    حالا به چه چیزهایی فکر میکنید؟

    احتمالا برای بار اول تصور بعضی چیزهای سخت خواهد بود…
    درست است که تصور کردنمان هیچ هزینه و محدودیتی ندارد، اما ما اغلب اوقات آنچه را که شرایط فعلی نمیتوانستیم بدست آوریم را هم حتی تصور نکردیم !

    یعنی، حتی برای تخیلاتمان هم حد و حدود مشخص کردیم ! در صورتی که تمام فیلسوفان، اندیشمندان ذهن و دانشمندان بزرگ تاریخ چیز دیگری به ما گفته اند : “آنچه را در ذهن بتوانید تصور کنید، در واقعیت تان پدیدار خواهد شد.”

    پس چرا حد و حدودی برای تصوراتمان مشخص میکنیم؟
    ما انسان ها، در محیط و شرایطی منحصر به خودمان زندگی میکنیم، گاهی این محیط و شرایط آنچه را که میخواستیم نیستند، به همین دلیل به اشتباه اغلب اوقات در مورد شرایط و محیط بدی که داریم ناراحتیم، نگرانیم و در حال خودخوری هستیم.

    رالف والدو امرسون، فیلسوف و نویسنده آمریکایی در یکی از آثارش یعنی کتابِ اتـکـا بــه خـــود می نویسد: انسان های موفق، آنهایی هستند که شرایط و محیط پیرامونشان را نظاره میکنند، اگر چیزی را که میخواهند، نمی بینند، آنرا فراموش میکنند،
    و چیزی را که میخواهند ببینند را خلق میکنند.

    و درست همین جا است که محیط و شرایط فعلی، قدرت تجسم مان را، که قدرتمندترین سلاح موفقیت انسان است را از ما میگیرد و باعث میشود اغلب اوقات به چیزی که الان هست فکر کنیم تا چیزی که باید باشد.

    ذهن انسان قابلیت خلق آنچه را که میتواند تصور کند را دارد.

    حتی خالق دیزنی لند یعنی والت دیزنی، وقتی از او در مورد اینکه چطور توانست به جایی که میخواسته برسد، پاسخ داد : ذهن انسان فقط آنچه را که میتواند بدست آورد را میتواند تصور کند، اگر رویایی در سر دارید، پس بدانید میتوانید بدستش آورید، زیرا اگر نمیتوانستید، هرگز آنرا تجسم نمی کردید.

     

    موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت

    1 نظر »

       
      مشکل ما.....    

     

    مشکل ما…..

    همانقدر که مسخره می کنیم احترام نمی گذاریم!
    همانقدر که اشتباه می کنیم تفکر نمی کنیم!
    همانقدر که عیب می بینیم برطرف نمی کنیم!
    همانقدر که از رونق می اندازیم رونق نمی بخشیم!
    همانقدر که کینه به دل می گیریم محبت نمی کنیم!
    همانقدر که حرف می زنیم عمل نمی کنیم!
    همانقدر که می گریانیم شاد نمی کنیم!
    همانقدر که ویران می کنیم آباد نمی کنیم!
    همانقدر که کهنه می کنیم تازگی نمی بخشیم!
    همانقدر که دور می شویم نزدیک نمی کنیم!
    همانقدر که آلوده می کنیم پاک نمی کنیم!
    همیشه دیگران مقصرند ما گناه نمی کنیم!!!

    موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت

    1 نظر »

       
      واقعیت زندگی    

     

    امام حسن (علیه السلام) فرمودند: «و اعمل لدنياك‏ كانك تعيش ابدا واعمل لاخرتك كانك تموت غدا؛ برای دنیایت طوری زندگی کن که انگار تا ابد زنده‎ای و برای آخرتت طوری زندگی کن که انگار فردا خواهی مرد!» بحارالانوار ، ج / 44 ص . 138

    استیو جابز به حدیث امام حسن عسکری (علیه السلام ) ناخواسته عمل کرد بدون اینکه بدونه امام حسن عسکری (علیه السلام ) چه کسی بوده .

     

    موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت

    1 نظر »

       
      نیازهای انسان    

     

     افلاطون می گوید:

    اﻓﺮﺍﺩﯼ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻣﺎ ﻫﻢ ﻋﻘﯿﺪﻩ ﻫﺴﺘﻨﺪ ، ﺑﻪ ﻣﺎ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﻣﯿﺪﻫﻨﺪ .

     ﻭ ﺍﻓﺮﺍﺩﯼ ﮐﻪ ﻣﺨﺎﻟﻒ ﺑﺎ ﻋﻘﯿﺪﻩ ﯼ ﻣﺎ ﻫﺴﺘﻨﺪ ، ﺑﻪ ﻣﺎ ﺩﺍﻧﺶ …

    ﺁﺩﻣﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﻟﺬﺕ ﺑﺮﺩﻥ ﺍﺯ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺑﻪ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﻧﯿﺎﺯ ﺩﺍﺭﺩ ؛ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﺮﺩﻥ ﺑﻪ ﺩﺍﻧﺶ

     افکار هر انسان میانگین افکار پنج نفری است که بیشتر وقت خود را با آنها میگذراند.

    خود را در محاصره افراد موفق قرار دهید.

    موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت

    ارسال نظر »

       
      استجابت دعا    

     

    آیت الله مجتهدی(رحمه الله علیه)فرمودند: حدیث داریم قلب هایمان به ده دلیل مرده است و باعث شده دعاهایمان مستجاب نشود:

    اول: خدا را شناختیم ولیکن حقش را ادا نکردیم.

    دوم: گمان بردیم که پیامبر خدا رو دوست داریم سپس سنتش را ترک نمودیم.

    سوم: قرأن را قرائت کردیم ولی بدان عمل نکردیم.

    چهارم: نعمت خدا را خوردیم ولی شکرش را بجا نیاوردیم.

    پنجم: گفتیم شیطان دشمن ماست ولی با او در امور توافق کردیم.

    ششم: گفتیم بهشت حق است ولی برای رسیدن به آن کوشش نکردیم.

    هفتم: گفتیم جهنم حق است ولی از آن نگریختیم.

    هشتم: دانستیم مرگ حق است اما برای آن آماده نشدیم.

    نهم: به عیب مردم مشغول گشتیم و عیب خویش را فراموش کردیم

    دهم: مردگانمان را دفن کردیم ولی عبرت نگرفتیم.

     

    موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت

    1 نظر »

       
      موفقیت    

     

    1.ﻓﻘﻂ ﺑﻪ ﻣﻮﻓﻘﯿﺖ ﻓﮑﺮ ﮐﻨﯿﺪ ﻧﻪ ﺑﻪ ﺷﮑﺴﺖ…

    ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﮕﻮﺋﯿﺪ ﻣﻦ ﺑﺮﻧﺪﻩ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺷﺪ. ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺭﻗﺎﺑﺖ ﺑﺎ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﮕﻮﺋﯿﺪ ” ﻣﻦ ﺍﺯ ﺑﻬﺘﺮﯾﻨﻬﺎ ﻫﺴﺘﻢ …”

    ﻓﮑﺮ ﮐﺮﺩﻥ ﺑﻪ ﻣﻮﻓﻘﯿﺖ ﺫﻫﻦ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﻋﺎﺩﺕ ﻣﯽ ﺩﻫﺪ ﺗﺎ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﻫﺎﯾﯽ ﻃﺮﺍﺣﯽ ﮐﻨﯿﺪ ﮐﻪ ﻣﻨﺠﺮ ﺑﻪ ﻣﻮﻓﻘﯿﺖ ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ ﻭ ﻓﮑﺮ ﺷﮑﺴﺖ ﺩﻗﯿﻘﺎ ﺑﺮ ﻋﮑﺲ ﻋﻤﻞ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ…

    2⃣.ﻣﺮﺗﺒﺎ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﯾﺎﺩ ﺁﻭﺭﯼ ﮐﻨﯿﺪ ﮐﻪ ﺷﻤﺎ ﺍﺯ ﺁﻧﭽﻪ ﮐﻪ ﻓﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﺪ ﺑﻬﺘﺮ ﻫﺴﺘﯿﺪ…

    ﺍﻓﺮﺍﺩ ﻣﻮﻓﻖ ﺍﺯ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﻧﯿﺎﻣﺪﻩ ﺍﻧﺪ. ﺑﺮﺍﯼ ﻣﻮﻓﻘﯿﺖ ﻧﯿﺎﺯﯼ ﺑﻪ ﻧﺒﻮﻍ ﺧﺎﺭﻕ ﺍﻟﻌﺎﺩﻩ ﻧﯿﺴﺖ. ﻫﯿﭻ ﭼﯿﺰ ﺍﺳﺮﺍﺭﺁﻣﯿﺰﯼ ﻫﻢ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﺁﻥ ﻭﺟﻮﺩ ﻧﺪﺍﺭﺩ. ﺑﻪ ﺷﺎﻧﺲ ﻫﻢ ﺭﺑﻄﯽ ﻧﺪﺍﺭﻩ…
    ﺍﻓﺮﺍﺩ ﻣﻮﻓﻖ، ﺟﻤﺎﻋﺖ ﻋﺎﺩﯼ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﻓﻘﻂ ﺑﺎﻭﺭ ﺑﻪ ﺧﻮﯾﺸﺘﻦ ﻭ ﺍﻋﺘﻘﺎﺩ ﺑﻪ ﺍﻋﻤﺎﻝ ﺧﻮﯾﺶ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺧﻮﺩ ﭘﺮﻭﺭﺵ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﻧﺪ..

    3⃣. ﺑﺎﻭﺭﻫﺎﯼ ﺑﺰﺭﮒ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﺪ…

    ﻣﯿﺰﺍﻥ ﻣﻮﻓﻘﯿﺖ ﺷﻤﺎ، ﺑﺴﺘﮕﯽ ﺑﻪ ﻣﯿﺰﺍﻥ ﺍﻋﺘﻘﺎﺩﺗﻮﻥ ﺩﺍﺭﻩ. ﺑﺎ ﺍﻫﺪﺍﻑ ﮐﻮﭼﮏ، ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﺩﺳﺘﺎﻭﺭﺩﻫﺎﯼ ﺑﺰﺭﮒ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﺪ. ﺑﻪ ﺍﻫﺪﺍﻑ ﺑﺰﺭﮒ ﻓﮑﺮ ﮐﻨﯿﺪ ﺗﺎ ﺑﻪ ﻧﺘﯿﺠﻪ ﻫﺎﯼ ﺑﺰﺭﮒ ﺑﺮﺳﯿﺪ…
    ﻓﻘﻂ ﺁﻥ ﭼﯿﺰﯼ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺫﻫﻨﺘﺎﻥ ﺭﺍﻩ ﺑﺪﻫﯿﺪ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﯾﺪ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﺑﯿﺎﻓﺘﺪ…

    *دوست عزیز همین امروز بهترین زمان برای شروع هست ..شروع کن حتی با تغییرات کوچک

    موضوعات: بدون موضوع, روان  لینک ثابت

    ارسال نظر »

       
      ثروت جهان    

    كل ثروت ﺩﻧﻴﺎ ﭼﻪ ﻣﻘﺪاﺭ اﺳﺖ و ﺳﻬﻢ ايران از این ثروت ﭼﻘﺪر؟


    ﺑﺮ ﻃﺒﻖ ﮔﺰاﺭﺵ اﻛﺘﺒﺮ 2015 ﻣﻮﺳﺴﻪ ﺗﺤﻘﻴﻘﺎﺗﻲ credit suisse، ﻛﻞ ﺛﺮﻭﺕ ﻣﻮﺟﻮﺩ ﺩﺭ ﺟﻬﺎﻥ ﺷﺎﻣﻞ ﺗﻤﺎﻡ ﺩاﺭاﻳﻬﺎﻱ ﻣﺎﻟﻲ ( ﺷﺎﻣﻞ ﭘﻮﻝ ﻧﻘﺪ, ﻓﻠﺰاﺕ ﮔﺮاﻧﺒﻬﺎ, ﺳﻬﺎﻡ ﺑﻮﺭﺱ) و اﻣﻮاﻝ ﻏﻴﺮ ﻣﺎﻟﻲ ( ﺷﺎﻣﻞ ﻣﻨﺎﺯﻝ ﻣﺴﻜﻮﻧﻲ و ﺗﺠﺎﺭﻱ و ﺯﻣﻴﻦ, ﻣﺎﺷﻴﻦ اﻻﺕ و ﻫﺮ اﻧﭽﻪ ﻛﻪ ﺑﺘﻮاﻥ ﺑﺮ ﺭﻭﻱ اﻥ ﻗﻴﻤﺖ ﮔﺬاﺷﺖ) ﺣﺪﻭﺩ 250 ﺗﺮﻳﻠﻴﻮﻥ ﺩﻻﺭ ﻣﻴﺒﺎﺷﺪ.

    اﺯ ﻛﻞ ﺛﺮﻭﺕ ﺟﻬﺎﻥ ﺣﺪﻭﺩ 86 ﺗﺮﻳﻠﻴﻮﻥ اﻥ ﻳﻌﻨﻲ ﻣﻌﺎﺩﻝ 34.3 ﺩﺭﺻﺪ اﻥ ﻓﻘﻄ ﺩﺭ ﻛﺸﻮﺭ اﻣﺮﻳﻜﺎ ﻣﻴﺒﺎﺷﺪ. ﺑﻌﺪ اﺯ اﻥ ﻛﺸﻮﺭ ﭼﻴﻦ ﺑﺎ ﺣﺪﻭﺩ 23 ﺗﺮﻳﻠﻴﻮﻥ ﺩﻻﺭ ﻳﻌﻨﻲ ﺣﺪﻭﺩ 9% ﺩﺭ ﺟﺎﻳﮕﺎﻩ ﺩﻭﻡ ﻗﺮاﺭ ﺩاﺭﺩ. ﮊاﭘﻦ ﺑﺎ 20 ﺗﺮﻳﻠﻴﻮﻥ ﺛﺮﻭﺕ ﺩﺭ ﺭﺩﻳﻒ ﺳﻮﻡ و ﺑﻌﺪ اﺯ اﻥ اﻧﮕﻠﻴﺲ ﺑﺎ 15.6 ﺗﺮﻳﻠﻴﻮﻥ ﺩﻻﺭ. ﻓﺮاﻧﺴﻪ ﺑﺎ 12.6، اﻟﻤﺎﻥ ﺑﺎ 12، اﻳﺘﺎﻟﻴﺎ ﺑﺎ 10، ﻛﺎﻧﺎﺩا ﺑﺎ 7، اﺳﺘﺮاﻟﻴﺎ ﺑﺎ 6، اﺳﭙﺎﻧﻴﺎ ﺑﺎ 4، ﺗﺎﻳﻮان ﺑﺎ 3.5، و ﻛﺮﻩ ﺟﻨﻮﺑﻲ ﻧﻴﺰ ﺑﺎ 3.5 ﺗﺮﻳﻠﻴﻮﻥ ﺩﻻﺭ ﺛﺮﻭﺕ ﻣﻠﻲ ﺩﺭ ﺟﺎﻳﮕﺎﻫﺎﻱ ﺑﻌﺪﻱ ﻗﺮاﺭ ﺩاﺭﻧﺪ.

    ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ اﻳﻦ ﮔﺰاﺭﺵ ﺑﻴﺶ اﺯ 90% ﻛﻞ ﺛﺮﻭﺕ ﺩﻧﻴﺎ ﺑﻪ 30 ﻛﺸﻮﺭ اﻭﻝ اﻳﻦ ﻟﻴﺴﺖ ﺗﻌﻠﻖ ﺩاﺭﺩ و ﺑﻘﻴﻪ ﻛﺸﻮﺭﻫﺎﻱ ﺩﻧﻴﺎ ﺩﺭ ﻣﺠﻤﻮﻉ ﻛﻤﺘﺮ اﺯ 10 ﺩﺭﺻﺪ اﺯ ﺛﺮﻭﺕ ﺟﻬﺎﻥ ﺭا ﺩﺭ اﺧﺘﻴﺎﺭ ﺩاﺭﻧﺪ.

    اﻳﺮاﻥ ﺑﺎ ﺩاﺷﺘﻦ ﺣﺪﻭﺩ 1% اﺯ ﺟﻤﻌﻴﺖ ﺟﻬﺎﻥ ﻓﻘﻄ ﺣﺪﻭﺩ ﻳﻚ ﺩﻫﻢ ﺩﺭﺻﺪ اﺯ ﺛﺮﻭﺕ ﺩﻧﻴﺎ ﺭا ﺩﺭ اﺧﺘﻴﺎﺭ ﺩاﺭﺩ و ﺟﺰ ﻛﺸﻮﺭﻫﺎﻱ ﺑﺎ ﺩﺭاﻣﺪ ﻣﺘﻮﺳﻄ ﺭﻭ ﺑﻪ ﭘﺎﻳﻴﻦ ﻣﺤﺴﻮﺏ ﻣﻴﺸﻮﺩ و ﻣﻬﻤﺘﺮﻳﻦ ﻋﻠﺖ اﻳﻦ ﺟﺎﻳﮕﺎﻩ اﻳﻦ اﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﺎ ﺩﺭ ﻫﻴﭻ ﺩﻭﺭﻩ اﻱ ﺩﺭ ﺗﺎﺭﻳﺦ ﻃﻮﻻﻧﻲ ﻛﺸﻮﺭ ﺗﻮﻟﻴﺪ ﻛﻨﻨﺪﻩ ﺛﺮﻭﺕ ﻧﺒﻮﺩﻩاﻳﻢ و ﺩﺭ ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﺩﻭﺭﻩ ﻫﺎﻱ ﻣﺪﻳﺮﻳﺘﻲ ﻛﺸﻮﺭ ﻓﻘﻄ اﺯ ﺛﺮﻭﺕ ﻫﺎﻱ ﺧﺪاﺩاﺩﻱ ﻣﻮﺟﻮﺩ ﺩﺭ ﻛﺸﻮﺭ ﺑﺼﻮﺭﺕ ﺑﻬﻴﻨﻪ اﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﻛﺮﺩﻩ اﻳﻢ.

    موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت

    ارسال نظر »

       
      رنگ ها    

     

    رنگ ها می توانند باعث افزایش محبوبیت شما شوند و همچنین افزایش تعامل و حضور کاربران را برایتان به ارمغان بیاورند.

    _با توجه به روانشناسی رنگ ها و استفاده از خصوصیات رنگی هر فصل، می توانید پیامی پر قدرت و مطمئن را آماده و منتشر کنید.

    در قسمت زیر به برخی از خصوصیات رنگ ها اشاره خواهیم داشت:

    +زرد: نمایانگر عزت نفس، اعتمادو مثبت اندیشی است و حس خوشحالی را به بازدیدکننده منتقل می کند.

    +قرمز: نمایانگر انرژی، قدرت و حس سرزندگی است.

    +آبی: رنگی مناسب ارتباطات است که نمایانگر احساس صداقت، منطق و کارایی مناسب می باشد.

    +نارنجی: خلاقیت، سرگرمی و لذت از خصوصیات بارز این رنگ می باشد.

    +سبز: احساس خوب آرامش و تعادل

    موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت

    ارسال نظر »

       
      خوش بین باش    

     

    + آدم خوشبين كسي است كه
    جدول را با خودكار حل ميكن

    - و بدبين كسي است كه
    در خيابان يك طرفه به هر دو سمت نگاه مي كند.

     

     

    موضوعات: بدون موضوع, روان  لینک ثابت

    1 نظر »

       
      تلاش    

     

    • کلید برق را زد، لامپ روشن نشد
      چند دفعه‌ی دیگر کلید را زد
    • آدم چه دیر میفهمد تکرار!
      چیزهای خراب را درست نمیکند ..
    • همیشه به دنبال یافتن راه‌های جدید برای حل مسائلتان باشید.
    • همیشه در برابر هر مساله به خودتان بگویید:
    • یا راهی خواهم یافت
      یا راهی خواهم ساخت.
    موضوعات: بدون موضوع, روان  لینک ثابت

    1 نظر »

       
      چی شد که طلبه شدم    

    سال 85 بود که خودمو برای کنکور سراسری تجربی آماده کرده بودم درست ده روز مونده بود به امتحان کنکورم که یکی از عزیزانم (اعضای خانوادم ) در جوانی فوت شد. خیلی بهم ریختم. تا یکسال همش خوابشو می دیدم حالم اصلاً خوب نشد تا اینکه درسو کنکورو کنار گذاشتم دیگه درس نخوندم هدفمو گم کردم. خانوادم همش اصرار می کردن که باید دوباره کنکور شرکت کنی و بری اما من سال بعدش هم درس نخوندم. به اصرار خانوادم توی کلاس کنکور ثبت نام کردم تا انگیزم سرِجاش بیاد اما نیومد. تا اینکه وقتی خانوادم از دستم کلافه شدن گفتن چرا اینجوری می کنی چرا داری آیندتو خراب می کنی، باید دوباره کنکور بدی. اما دریچه های روح و وجودم بسته شده بود. ناگفته نمونه که اصلاً به حوزه رفتن هم فکر نمی کردم تا اینکه یه آگهی از زیر نویس تلویزیون داشت رد می شد که حوزه علمیه طلبه می پذیرد . اون موقع که پیامو دیدم توی کشمش خانواده مثل بچه ایی که زبان باز کنه گفتم می خوام برم حوزه. خانوادم موافق نبودن که بیام حوزه. همین حرفم جدی شد رفتم دفترچشو گرفتم و آزمون دادم . اما خانوادم نگرانم بودن که این راه من نیست. دو سه ماه اول خیلی بهِم سخت گذشت رنگ موکت های حوزمون خیلی اذیتم می کرد آخه حوزه ی ما خیلی درویشی بود. رنگش ذهنمو اذیت می کرد. خانوادم راست می گفتن همش این پا اون پا می کردم که یه بهانه پیدا کنم که انصراف بدم.
    تا این که
    یه شب خواب دیدم یه جایی همه ی مردم اعم از مرد و زن درِ یه مکانی جمع شدن تا اینکه چشمشون به من افتاد گفتن بزنین کنار خادم حضرت زهرا (سلام الله علیها) اومد . تو خواب من مات و مبهوت بودم مردم کنار رفتن در باز شد من تو رفتم و در بسته شد. یه جایی مثل مسجد بود با فرش های یک دست، همه یک رنگ، یه آیینه دم در بود من خودمو تو آیینه ندیدم . همش تو خواب تعجب کردم که چرا آیینه منو نشون نداد. خیلی جای باصفایی بود احساس آرامش و ترس با هم در من وجود داشت چون هیچ کس اونجا نبود خودم بودم تنهای تنها. بعد اون خواب هر وقت به یاد انصراف می افتادم این خواب بهم یه حس خوبی می داد که خادمی حضرت زهرا (سلام الله علیها) برات کافیه دیگه چی می خوای و دوباره قوت می گرفتم، روح خستم جون می گرفت و ادامه می دادم و افتخار می کنم به خادمی مادر سادات. إن شاالله که خدا خودش قبول کنه.
    در پناه خداوند منان باشید.

    موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت

    1 نظر »

       
      برکات صلوات    

     

     

    «اللهم صلی علی محمد و آل محمد»

    مرحوم آیت الله بهجت ـ رحمه الله علیه ـ فرمودند:

    « صلوات اگر با عشق و محبت نثار شود، خدا می داند چه تأثیراتی دارد.»

    موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت

    ارسال نظر »

       
      سکون، بی هدفی و سرگردانی    

     

    ما زنده به آنیم که آرام نگیریم      موجیم که آسودگی ما عدم ماست.

    زرافه ایستاده می زاید، اولین اتفاقی که برای نوزادش می افتد این است که از یک ارتفاع تقریباً دو متری سقوط می کند. با وجود این وقتی نوزاد سعی می کند روی پاهایش بایستد مادرش رفتار عجیبی می کند لگد آرامی به او می زند و زرافه کوچک  دوباره  روی  زمین  می افتد او سعی می کند برخیزد اما دوباره روی زمین می افتد این کار چندین بار تکرار می شود تا اینکه نوزاد از پا می افتد و از برخاستن منصرف می شود… در این لحظه زرافه مادر دوباره به او لگد می زند و مجبورش می کند برخیزد و این بار دیگر او را به زمین نمی اندازد دلیل این رفتار ساده است اولین درسی که زرافه برای بقا در برابر موجودات درنده می آموزد این است که خیلی سریع از جا برخیزد و دویدن را بیاموزد.

    هر روز صبح غزالی در آفریقا بیدار می شود

    او نیک می داند که باید تندتر از سریع ترین شیر بدود تا کشته نشود

    هر روز صبح شیری در آفریقا بیدار می شود

    او نیک می داند که باید تندتر از سریع ترین غزال بدود

    تا از گرسنگی نمیرد

    مهم نیست که شیر هستید یا غزال، بهتر است با طلوع خورشید

    دویدن را آغاز کنید.

    موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت

    ارسال نظر »

       
      حضرت آدم ـ علیه السلام ـ در برابر شش مجسمه    

     

    حضرت آدم ـ علیه السلام ـ روزی دید ناگهان سه مجسمه ی سیاه و بد منظر در سمت چپ او قرار گرفتند و سه مجسمه نورانی در طرف راست او. از مجسمه های طرف راست پرسید شما کیستید؟

    اولی گفت: من « عقل » هستم. دومی گفت: من « حیا» هستم. و سومی گفت: من « رحم» هستم.

    آدم ـ علیه السلام ـ پرسید: جای شما در کجا است؟

    اولی گفت: در سر انسان ها دومی گفت: در چشم انسان ها و سومی گفت: در دل انسان ها

    آدم ـ علیه السلام ـ به طرف چپ برگشت و از سه مجسمه ی سیاه و بد هیبت پرسید شما کیستید؟

    اولی گفت: من تکبر هستم. حضرت آدم گفت: جای تو کجاست؟ گفت در سر انسان ها

    آدم فرمود: سر که جای عقل است! تکبر گفت: اگر من وارد سر شوم عقل بیرون می رود.

    از دومی پرسید: تو کیستی؟ گفت: من طمع هستم.

    فرمود: جای تو کجاست؟ گفت: در چشم انسان ها

    فرمود: چشم که جای حیا است طمع گفت: من اگر در چشم جا گرفتم حیا می رود.

    و از سومی پرسید: تو کیستی؟

    گفت: من حسد هستم. فرمود: جای تو کجاست؟ گفت جای من در دل انسان ها است. فرمود: دل که جای رحم است؟

    حسد گفت: اگر من وارد قلب انسان شوم، رحم و مروت از قلب او می رود.

    موضوعات: بدون موضوع, فضایل و رذایل اخلاقی  لینک ثابت

    ارسال نظر »

       
      چه وقت به کمال می رسیم    

     

    شاگرد سقراط از او پرسید:

    « حکمت من چه وقت به کمال می رسد؟ »

    گفت: « آن وقت که به ستایش خوشحال نشوی و به مذمت غمگین نگردی»

    شاگرد گفت: « این حال مرا کی میسّر گردد؟ »

    گفت: « هر گاه که چهار چیز حاصل آید، دو گوش که حکمت بشنود و دو گوش که کر باشد و سخنان بیهوده ی جاهلان را نشنود.»

    موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت

    1 نظر »

       
      مرثیه ی مادر    

     « اللهم صلی علی فاطمة و ابیها و بعلها و بنیها بعدد ما احاط به علمک  »

                 

    موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت

    ارسال نظر »

       
      من یک انقلابی ام    

     

    موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت

    ارسال نظر »

       
      أنا الحق    

     

    آن نه عشق است که بتوان بر غم خوارش برد

    یا توان طبل زنان بر سر بازارش برد

    عشق خواهم از آن سان که رهایی باشد

    هم از آن عشق که منصور سر دارش برد

    عاشقی باش که گویند به دریا زد و رفت

    نه که گویند خسی بود که جویبارش برد

    عشق یعنی قلم از تیشه و دفتر از سنگ

    تا که عمری نتوان دست بر آثارش برد.

     

    حضرت مولانا

    موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت

    ارسال نظر »

       
      تفسیر عشق    

     

    عشق می آمد حسین او را ز پی

    یا که عشق آمد به استقبال وی ؟

    شاید این هر دو یکی بودند و ما

    دیده بودیم این دو را از هم جدا

    من گمانم عاشق او بود عشق

    گر چه دانم منطق او بود عشق

    شاید این عشق است یادگار او

    تا کند افشا همه اسرار او

    هر چه باشد ما نمی دانیم چیست؟

    با حسین عشق است یا هر دو یکی است!

    ای حسین کربلا ایجاد کن

    عشق را در جان ما بنیاد کن

     چشممان را هرزه گردی کور کرد

    خودپرستی از خدامان دور کرد

    جمله می گوئیم سهم ما چه شد؟

    قسمت ما از غنیمت ها چه شد؟

    جنگ با احساس مردم می کنیم

    راه مردی را عجب گم می کنیم

               امیر عاملی

    موضوعات: بدون موضوع, حماسه  لینک ثابت

    1 نظر »

       
      مروري بر تاريخ انقلاب    


    امام خمینی –قدس سرّه شریف – می فرمایند:

    شک نباید کرد که انقلاب اسلامی ایران از همه ی انقلاب ها جداست ؛ هم در پیدایش و هم در کیفیت مبارزه و هم در انگیزه ی انقلاب و قیام ، و تردیدی نیست که این یک تحفه ی الهی و هدیه ی غیبی بوده ازجانب خداوند منّان … عنایت شده است.

    یکی از فراز های مهم و سرنوشت ساز انقلاب اسلامی تظاهرات و راهپیمایی تاریخی مردم در عاشورای سال 1357 است با آغاز محرم امام خمینی با صدور پیامی که برخاسته از ماهیت و فلسفه ی قیام عاشورا بود : فرمودند: محرم ماهی است که باید مشت گره کرده آزادیخواهان و استقلال طلبان و حق گویان برتانک ها و مسلسل ها و جنود ابلیس غلبه کند و کلمه حق ، باطل را محو نماید .با وجود برقراری حکومت نظامی ، مردم در اولین شب محرم به خیابان ها آمدند امّا رژیم ،عزاداران حسینی را به گلوله بست . کشتار بی رحمانه ی مردم در جنوب تهران و سایر شهرهای کشور زمینه را برای راهپیمایی عظیم تاسوعا و عاشورا فراهم کرد .
    جمعیتی که در تهران با نظمی شگفت آور به سوی میدان آزادی حرکت کردند ،حدود 4 میلیون نفر و در سراسر کشور بالغ بر16 میلیون نفر برآورد شده است. این راهپیمایی عظیم سراسری ناظران خارجی را شگفت زده کرد ؛ به گونه ای که در ظهر عاشورای 1357 تحلیل گران مسائل سیاسی و خبر گزاری های مختلف جهان عمر حکومت شاهنشاهی را در ایران پایان یافته تلقی کردند.
    در چنین شرایطی بود که برژینسکی و شورای امنیت ملی آمریکا به دنبال اجرای کودتا و به راه انداختن حمام خون در ایران بودند اما کارتر وزیر امورخارجه و سازمان سیا، به فکر فریب مردم از طریق جایگزینی بختیار به جای شاه و سوار شدن بر موج انقلاب بودند.
    به دنبال این عمل ژنرال هایزر معاون نیروهای
    آمریکا در اروپا در 13 دی ماه 1357 به ایران فرستاده شد.
    .
    وظیفه ی ژنرال هایزر ، هماهنگی با سران ارتش ، برای حمایت از دولت بختیار و در صورت لزوم انجام کوتای نظامی علیه انقلاب و حفظ مراکز راهبردی مورد نظر آمریکا بود.
    به دستور امام خمینی ، تشکیل « شورای انقلاب اسلامی » اعلام شد. شورای انقلاب مؤظف گردید به بررسی چگونگی روی کار آمدن دولت موقت ، نحوه ی انتقال قدرت و مقدمه های تصویب قانون اساسی جدید بپردازد.

    روز 26 دی ماه محمد رضا شاه و همسرش ، پس از تشکیل شورای سلطنت، از ایران گریختند. با این که قرار بود شاه به آمریکا برود ، کاتر با فریب کاری او را به مصر فرستاد . به دنبال اعلام خبر فرار شاه از رادیو ، جشن و سروری بی سابقه در سراسر کشور برپا شد.
    امام خمینی از نظامیان خواست پادگان ها و خدمت در ارتش شاه را ترک کنند. در پی آن فرار افسران و سربازان از پادگان ها،سرعت گرفت. در راه پیمایی عظیم و تاریخی روز اربعین مصادف با 29 دی ماه 1357 مردم بار دیگر نفرت خود را از حکومت پهلوی و در خواستشان را مبنی بر اسقرار «استقلال ، آزادی جمهوری اسلامی » تکرار کرد.

    امام خمینی اعلام کرد که به زودی به ایران باز خواهد گشت تلاش آمریکا و بختیار برای به تعویق انداختن سفر وی به نتیجه نرسید.
    با وجود مخالفت آمریکا ، دولت بختیار و مخالفان غیر مذهبی حکومت شاه و تلاش های آن ها برای به عقب انداختن بازگشت امام خمینی ، هم چنان سوء قصد به جان وی ، امام در 12 بهمن 1357 .
    .
    در میان عظیم ترین استقبال تاریخی ، به ایران باز گشت.

    ایستادن امام خمینی بر پله های هواپیما در فرودگاه مهر آباد ، نماد خاتمه یافتن دوران استیلای بیگانگان برکشور و آغاز عصر جدیدی در تاریخ سیاسی ایران مبتنی بر استقلال و احیای ارزش های اسلامی و ملی بود..
    دراین زمان درگیری میان نیروهای ارتش ، آغاز شده بود . بسیاری از سربازانی که مجبور به تیر اندازی به طرف مردم بودند سلاح خود را به طرف فرماندهانشان نشانه می گرفتند ، یا از میدان درگیری می گریختند . شدیدترین کانون در گیر بود که در روز عاشورا ، فرماندهان آن در حالی که برای حمله به مردم آماده می شدند ، به گلوله بسته می شدند.با شدت گرفتن در گیری ها ، ساعت حکومت نظامی در تهران 5/7 ساعت طولانی تر شد چرا که با تلاش ژنرال هایزر آمریکایی ، فرماندهان نظامی در صدد کودتا بودند تا با دستگیری امام خمینی و سایر شخصیت ها انقلاب را به شکست بکشانند.
    امام خمینی در همان روز اعلامیه ای اعلام کرد ، با صدور اعلامیه ی امام خمینی در 21 بهمن ماه ، مردم از نیروی هوایی که لشکر گارد شاهنشاهی به آن حمله کرده بود ، حمایت کرد.با مشاهده ی این و ضع و سقوط یکی پس از دیگری پادگان ها شورای فرماندهان ارتش ، طی اطلاعیه ای بی طرفی خود را اعلام کرد.
    سرانجام رژیم سلطنتی شاه که ایران را تا مرز یک کشور مستعمره ی تحت سلطه آمریکا پیش برده بود در 22 بهمن ماه به طور کامل سقوط کرد و مردم با شنیدن صدای انقلاب از رادیو در 22 بهمن 1357با سرور و شادی وصف ناپذیری پایان پادشاهی و طلیعه ی انقلاب اسلامی را جشن گرفتند . پیروزی انقلاب اسلامی ایران حادثه ی بزرگی بود که حیرت جهانیان را برانگیخت و حادثه ی بزرگ قرن نام گرفت.

    ارتشبد حسین فردوست در خاطرات خود می گوید ک هنگامی که تظاهرات عظیم تاسوعا و عاشورا پیش آمد ، محمد رضا و ازهاری با هلیکوپتر ( چرخ بال ) تمام سطح شهر را بازدید کردند. محمدرضا خطاب به ازهاری گفت : «همه ی خیابانها مملو از جمعیت است پس موافقین من کجا هستند ؟ »ازهاری پاسخ داد: « در خانه هایشان ».
    آخرین امید محمد رضا به یأس بدل شد و گفت :« پس فایده ی ماندن من در این مملکت چیست ؟» ازهاری پاسخ داد : این بسته به نظر خودتان است».

    برخی از شعارهای محوری مردم در سراسر ایران این بود:

    رفراندوم عاشورا ،پیام ما به دنیا
    الغای شاهنشاهی ، حکومت اسلامی
    این شاه آمریکایی ،اخراج باید گردد
    حکومت اسلامی ایجاد باید گردد.

    امام در سخنرانی خود در بهشت زهرا در همان روز 12 بهمن ضمن تسلیت گفتن به خانواده شهدا فرمودند : « من به پشیبانی این ملت، دولت تعیین می کنم . ما نمی گذاریم ذلت های سابق اعاده شود».
    با پیشنهاد شورای انقلاب ، مهندس مهدی بازرگان ، به عنوان نخست وزیردولت موقت ، انتخاب شد و خبر آن در 16 بهمن رسماً به اطلاع مردم رسید.

     


    موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت

    ارسال نظر »

       
      چقدر آمدنت دير شده    

    موضوعات: بدون موضوع, طلبه ها بايد بدانند.  لینک ثابت

    ارسال نظر »

       
      دهش    



     

     

    پيامبر اكرم -صلي اله عليه و آله و سلم- مي فرمايند: 

    «مردمان چهار قسمند: بخشنده، جوانمرد، بخيل، فرومايه.»

    بخشنده آن است كه بخورد و بخوراند،

    جوانمرد آن است كه نخورد و بخوراند،

    بخيل آن است كه بخورد و نخوراند،

    و فرومايه آن است كه نه بخورد و نه بخوراند.

    موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت

    ارسال نظر »

       
      ياد شهداء را برجسته كنيد    

    یاد شهیدان را برجسته کنید ، زنده کنید ، خاطره آنها را حفظ کنید.
    مقام معظم ولایت و رهبری حضرت امام خامنه ای (مد ظله العالی)



    «شهداء را با یک صلوات یاد کنید.»

    شهید عباس روندی فرزند مرحوم اصغر روندی در سال 1348 در روستای تنگاب کهنه از توابع شهرستان قصر شیرین دیده به جهان گشود.

    عباس در خانواده ای مذهبی و معنوی و مقید به واجبات و فرائض رشد یافت ؛ با توجه به عدم امکانات کافی در زمان رژیم پهلوی در روستا ،خانواده شهید تصمیم به مهاجرت به شهرستان قصرشیرین نمودند و مقطع ابتدایی را در دبستان باقرفانی ، مقطع راهنمایی را در مدرسه ی راهنمایی شهید بهشتی اسلام آباد غرب سپری نمودند.

    بعد از پیروزی انقلاب اسلامی با توجه به اینکه بعضی از گروهکهای مخالف و وابستگان به رژیم پهلوی هنوز نا امید نشده بودند و می خواستند به هر شکلی از همان ابتدا به انقلاب نوشکفته لطمه بزنند و انقلاب نوپای ملت را با چالش روبرو نمایند شهید روندی به اتفاق دوستان انقلابی خود در محله یک گروه مردمی تشکیل می دادند و شبها تا صبح محله را زیر نظر می گرفتند و از مال و نوامیس مردم حراست و نگهبانی می کردن.
    شهید روندی یک دانش آموز سال دوم و سوم راهنمایی بود که به خاطر شرایط حساس و تأکیدات امام راحل در خصوص حضور در جبهه سنگر مدرسه را رها کردند ؛ تا زمان شهادت در جبهه حضور موثر و پرفروغی داشتند.و هیچگاه جبهه را ترک ننمودند . شهید روندی عامل و آمر به واجبات و مستحبات و ترک محرمات بود و مکروهات را نیز انجام نمی داد. شخصی بسیار گشاده رو و خوش اخلاق که خوش خلقی و جذابیت ایشان زبانزد عام و خاص بود همیشه ایشان را با این صفت می شناختند. سال دوم و سوم متوسطه را علیرغم حضور در جبهه در یک سال تحصیلی گذراندند . شهید روندی علاقه زیادی به ورزش داشت علی الخصوص رشته های رزمی اما عمر کوتاه ولی گرانقدر و با عظمتش به ایشان مجال شکوفایی استعداد در این زمینه را نداد.
    حاج آقا رضوانی امام جماعت مسجد قمر بنی هاشم (ع) در مراسم یکی از شهداء در مورد شهید عباس روندی می فرمایند که:
    شهید روندی نسبت به کلیه امور متعهد و وفادار بود؛ زمانی که به جبهه می روند برای من یک نامه می فرستد بار اول بنده به نامه ی ایشان پاسخ دادم ولی برای بار دوم مشغله کاری باعث شد که به نامه ی شهید عباس روندی پاسخ ندهم این شهید بزرگوار یک نامه برای من می فرستد و بدون اشاره به نامه ی قبلی می نویسد حاج آقا دلواپس شدم گفتم نکنه خدای ناکرده اتفاقی افتاده ؛حاج آقا شما را به خدا برایمان دعا کنید. شهید روندی یکی از عاداتش در برخورد با دوستان صمیمی بستن عقد اخوت و برادری بود و با خیلی از همرزمانش که عقد اخوت و برادری بست بر عهد خودش تا هنگام شهادت باقی ماند .یکی از کسانیکه ایشان با او عقد اخوت و برادری بسته بود و سرنوشتشان عین هم رقم خورد شهید مهدی خرسند پور بود ؛ این دو عزیز همرزم خیلی با هم صمیمی بودند و در تمام امور با هم اتفاق نظر داشتند ، در واقع یار و یاور و مراد و مرید یکدیگر بودند در لطف و احسان در حق هم از دیگری سبقت می گرفتند ؛ یکیشان که به نماز می ایستاد بلافاصله دیگری به او اقتدا می کرد خلاصه هر چقدر از صفا و صمیمیت ایندو بگویم کم گفته ام ؛ حتی در آخرین روزهای عمرشان قبل از عملیات والفجر 9 آندو در خواب همدیگر را می بینند که هر کدام به دیگری مژده و بشارت می دهند که شما به شهادت می رسی و مانند حضرت زهرا (س) مزارت معلوم نخواهد شد و سالها خانواده ات در اتظار پیکرت چشم براه خواهند ماند .
    این رویا و خواب صادق در والفجر 9 در سلیمانیه عراق تعبییر شد و شهد شیرین شهادت را در تاریخ 10/12/1364عالمانه و عاشقانه چشیدند و این دو سردارمظلوم و در عین حال رشید و شجاع پیکر مبارکشان بعد ازسالها غربت در حدود 12سال بعد از شهادت به وطن اسلامی در تاریخ 14/7/1376 مصادف با 3 جمادی الثانی سالروز شهادت حضرت فاطمه الزهرا(س) بازگشت.

     

    موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت

    ارسال نظر »
     
    •  خانه  
    •  تماس   
    •  ورود