صنوبر

مطالب پربازدید

  • اشتیاق ما به فرج در تقدیر الهی تأثیر دارد. (5.00)
  • چه وقت به کمال می رسیم (5.00)
  • خدایا با من حرف بزن (5.00)
  • تلاش (5.00)
  • قوانین آرامش روح و روان (5.00)

  • آمار

  • امروز: 3
  • دیروز: 5
  • 7 روز قبل: 42
  • 1 ماه قبل: 331
  • کل بازدیدها: 15279

  • کاربران آنلاین

  • ترنم گل
  • زفاک
  • ریحانه مقدم
  •  
    « سکون، بی هدفی و سرگردانی
    چه وقت به کمال می رسیم »

       
      حضرت آدم ـ علیه السلام ـ در برابر شش مجسمه    

     

    حضرت آدم ـ علیه السلام ـ روزی دید ناگهان سه مجسمه ی سیاه و بد منظر در سمت چپ او قرار گرفتند و سه مجسمه نورانی در طرف راست او. از مجسمه های طرف راست پرسید شما کیستید؟

    اولی گفت: من « عقل » هستم. دومی گفت: من « حیا» هستم. و سومی گفت: من « رحم» هستم.

    آدم ـ علیه السلام ـ پرسید: جای شما در کجا است؟

    اولی گفت: در سر انسان ها دومی گفت: در چشم انسان ها و سومی گفت: در دل انسان ها

    آدم ـ علیه السلام ـ به طرف چپ برگشت و از سه مجسمه ی سیاه و بد هیبت پرسید شما کیستید؟

    اولی گفت: من تکبر هستم. حضرت آدم گفت: جای تو کجاست؟ گفت در سر انسان ها

    آدم فرمود: سر که جای عقل است! تکبر گفت: اگر من وارد سر شوم عقل بیرون می رود.

    از دومی پرسید: تو کیستی؟ گفت: من طمع هستم.

    فرمود: جای تو کجاست؟ گفت: در چشم انسان ها

    فرمود: چشم که جای حیا است طمع گفت: من اگر در چشم جا گرفتم حیا می رود.

    و از سومی پرسید: تو کیستی؟

    گفت: من حسد هستم. فرمود: جای تو کجاست؟ گفت جای من در دل انسان ها است. فرمود: دل که جای رحم است؟

    حسد گفت: اگر من وارد قلب انسان شوم، رحم و مروت از قلب او می رود.

    موضوعات: بدون موضوع, فضایل و رذایل اخلاقی  لینک ثابت


    فرم در حال بارگذاری ...

      فید نظر برای این مطلب

     
    •  خانه  
    •  تماس   
    •  ورود