ویژگی شخصیتی درونگرا ها |
درون گراها بیشترین انرژی شان را از خودشان و در واقع از افکارشان و در تنهایی کسب میکنند. درونگراها رادار خود را به سوی فرکانس های درونی می چرخانند زیرا بیشتر علاقه دارند در هر موقعیت دریافت ها و تجربه های خود را به کار بگیرند.
آنها بسیار کمتر از برون گرایان به دنیای بیرونی توجه میکنند. با این تعریف سوالی که همه ی درونگرایان بشکل ناخودآگاه از خود می پرسند این است :
افراد و چیزها چه ارتباطی با من دارند؟
ازاین رو درونگرایان بیشتر خودمحور هستند. خودمحوری در اینجا به معنای خودخواهی نیست بلکه به معنای خودکفا و خوداتکا بودن است.
درون گرایان برخلاف برون گراها توجه زیادی را به دنیای بیرون معطوف نمیکنند و بیشتر دوست دارند خودشان را غرق کاری کنند که به آن علاقه دارند. استقلال ذاتی آنها باعث می شود رویکردی منزوی مآبانه داشته باشند و با تمرکز و ثبات قدم به کارها یا فعالیت های مورد علاقه شان بپردازند.
به همین دلیل ممکن است از رویدادهایی که در اطرافشان در جریان است بکلی غافل شوند.
درونگراها تعاملات کمتر و مفید تر را ترجیح میدهند و در انتخاب دوستان خود گزینشی تر عمل میکنند. علاوه بر این شیوه های مدیریتی درونگرایان هوشمندانه تر، دقیق تر و غیرمتداول تر است.
در مورد تعاملات برونگراها و درونگراها شاید مثال باتری اتومبیل مثال گویایی باشد.
برای برون گرایان بودن در کنار دیگران بمنزله ی شارژ شدن باتری شان است ولی تعاملات زیاد و مداوم با دیگران باعث خالی شدن باتری درونگرایان می شود و آنها برای شارژ مجدد باید مدتی تنها باشند.
واقعیت این است که فعالیتی که به یک برون گرا نیرو می دهد احتمالا بر فرد درون گرا تاثیری وارونه دارد.
یکی از داستان هایی که در کتاب «هنر سریع شناختن مردم» نوشته ی پل دی تیگر و باربارا بارون از آن یاد شده است اینگونه است :
زوجی را در نظر بگیرید که یکی برون گرا و دیگری درون گراست.
آنها به یک مکانی دعوت می شوند. فرد برون گرا که پیش بینی می کند در مهمانی با افراد زیادی تعامل خواهد داشت، بسیار مشتاق است تا در آن شرکت کند اما فرد درون گرا ترجیح می دهد در خانه بماند و یا شب را احتمالا با تعدادی از،دوستان نزدیکش سپری کند.
جالب است که اکثر افراد تمایلات اینگونه را به جنسیت نسبت میدهند ولی در حقیقت این تمایلات افراد است که در رفتارهای آنان تأثیر می گذارند و نه جنسیت آن ها.
درون گراها همانطور که قبلا اشاره شد در توسعه و پیشرفت جهان سهم کمتری را نسبت به برون گرایان ایفا کرده و میکنند. آنها ذاتاً به موضوعات کمتری علاقه مند هستند اما نگرش و دانش آنها نسبت به آن موضوعات عمیق و موشکافانه است.
شیوه ی کارکردن درونگرایان نیز بسیار متفاوت است.
آنها با ریتم کندتر و یکنواخت تری کار میکنند و قبل از شروع به کار تمام جوانب و عواقب آن را می سنجند.
درونگراها تمایل چندانی به بازگذاشتن درب اتاق خود ندارند و به اتفاقاتی که در محیط کارشان می افتد اغلب بی اعتنا هستند.
درونگراها به دلیل تمایل شان به درون، کمتر در مورد افکارشان صحبت میکنند و زمانی میتوان آنها را به درستی شناخت که به آنها نزدیک شوید و از آنها سؤال بپرسید. از این رو درون گرایان کم حرف تر و سنجیده تر به نظر میرسند.
اگر به صحبتهای درون گرایان دقت کنید، درمیابید که آنها کمحرفیشان را با ویژگی دیگری جبران میکنند. آنها معمولاً از کلمات و واژههای غیر متداول تری استفاده میکنند و کیفیت صحبت شان بالاتر از کیفیت صحبت برونگرایان است.
درونگراها معمولاً در جلسات و گردهماییها ترجیح میدهند در ساعات یا دقایق انتهایی صحبت کنند و گرچه زمان کمتری را به این کار اختصاص میدهند اما تأثیرگذاری حرفهایشان بهمراتب بیشتر است.
آنها عادت دارند ابتدا حرف هایشان را در ذهنشان بپزند و سپس آن را با دیگران در میان بگذارند.
یکی دیگر از ویژگیهای درونگرایان این است که تمایل چندانی به شناساندن خود به دیگران ندارند و بهزحمت میتوان از آنها حرف کشید. درونگرایان ذاتاً سختگیرتر از برونگراها هستند و به همین دلیل ارزش بیشتری به زندگی خصوصی خود قائلاند.
از این جهت است که یکی از شکوههای مداوم برونگراها از درونگراها این است که آنها تودار، مرموز و پنهان کار هستند و در یک کلمه شناختن آنها دشوار است.
ممکن است شما 90% درونگرا و 10% برونگرا باشید و یا برعکس.
منبع: سوخت جت
علیک سلام خواهر گلم بله در این راه باید صبوری کرد و شخصیت های افراد درون گرا و بیرون گرا رو براشون معرفی کنین. خیلی از ماها با این مشکل در سطح خانواده و دوستان رو به رو هستیم امیدوارم با معرفی افراد درون گرا و بیرون گرا زندگی بهتری داشته باشین.
سلام علیک من بسیار درون گرا هستم و خیلی کم حرف و از این بابت بسیار ملامت میشوم دیگران ما رو درک نمیکنند
فرم در حال بارگذاری ...